سید مرتضی آوینی مقدمه طرح مطالعاتی نسیم حیات

سید مرتضی آوینی شهید شد ?!!!

 

خبر مثل همیشه کوتاه، تکان‌دهنده و تلخ بود؛ سید مرتضی آوینی شهید شد.

 24 سال قبل در چنین روزی خبر رسید! سید مرتضی آوینی در منطقه فکه روی مین رفته و شهید شده است. از آن سال‌ها تا همین امروز در سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی افراد زیادی درباره تفکر و زاویه دید هنری او صحبت کرده و یاد و نامش را زنده نگه‌ داشته‌اند. چند سالی است سالروز شهادت او به نام روز هنر انقلاب اسلامی ثبت شده است. با شهریار زرشناس، محقق اندیشه دینی، استاد دانشگاه که از دوستان نزدیک شهید آوینی نیز بوده همصحبت شدیم تا برایمان از سید شهیدان اهل قلم بگوید.

در آخرین روزهای پیش از شهادت آوینی با او همراه بودید، برایمان از حال و هوای آن روزهای این شهید بگویید؟

ابتدا درباره شهید مرتضی آوینی چند نکته را باید یادآور شوم چون در سال‌های اخیر متاسفانه درباره ایشان شبه‌آفرینی‌هایی شده است. سید مرتضی همچنان که در همه آثارش می‌توان دید متفکری دین‌مدار بود. او دقیقا فرزند انقلاب اسلامی بود و نیازها و معضلات انقلاب را تشخیص می‌داد و دغدغه انقلاب برایش اولویت بود. در همه آثار او چه مکتوب و چه تصویری یک فریم یا یک خط نمی‌توان یافت که او علیه انقلاب صحبت کرده و از ولایتمداری خارج شده باشد. بنابراین شبه‌افکنی درباره سیدمرتضی ناجوانمردانه است.

شبههها بیشتر در چه زمینه است؟

بیشتر درباره خانواده و خاستگاه اوست.برخی به پیشینه او اشاره می‌کنند و می‌گویند او روشنفکر بوده است. اما او بارها برایم گفت بعد از آشنایی با شخصیت امام خمینی (ره) از گذشته خود عبور کرد.شهید آوینی بعد از اتفاقات ۱۷ شهریور کاملا تغییر کرد. پیشینه شهید آوینی شبیه پیشینه دانشجویان رشته هنر قبل از انقلاب بود. اما در فرآیند انقلاب او تبدیل به متفکری انقلابی و ولایتمدار شد و تا آخرین روز زندگی‌اش به این مواضع وفادار ماند. غروب چهارشنبه؛ آخرین باری بود که او را دیدم و جمعه صبح در منطقه فکه شهید شد!‌ روز چهارشنبه از دفتر سوره بیرون آمدیم و مثل هر روز قسمتی از مسیر را با هم همراه شدیم. می‌خندید و با وجد گفت: شهریار، دارم به فکه می‌روم جایی که فرشتگان ارواح شهدا را از زمین مستقیم به آسمان می‌برند! کدام روشنفکر چنین نگاهی به مرگ و شهادت دارد؟ البته جریانی وجود داشت که شهید آوینی را تحت فشار قرار داده بود.اما او با صلابت انقلابی ماند. خودش برایم گفت همه نوشته‌های قبل از انقلابش را از بین برده و بعد از انقلاب به مردی متشرع و دین‌مدار تبدیل شد.سید مرتضی در سال‌های اولیه دهه ۷۰ نقدهایی بر جریان روشنفکری داشت، در مراسم سینمایی از مواضع انقلاب دفاع می‌کرد.با مطالعه آثار شهید آوینی می‌توان به این نکته پی برد که دغدغه او مقابله با تهاجم فرهنگی بود و رویکرد نقادانه به جریان‌های روشنفکری داشت. به نظرم جریانی شکل گرفته که می‌خواهد این زوایای شهید آوینی را پنهان و کتمان کند. سید مرتضی اندیشمند و متفکر بود، در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب که مجموعه مقالات او را شامل می‌شود، می‌توان دغدغه‌مندی یک انسان متفکر و متعهد انقلابی را مشاهده کرد.اندیشمندی که مخاطرات انقلاب اسلامی را رصد می‌کرد.سید مرتضی در دهه ۶۰ به این نکته پی برده بود علوم انسانی باید بازنگری شود. او در همین دهه متوجه شده بود راه توسعه غربی و شبه‌مدرن در ایران اشتباه است. در دهه ۶۰ جریان لیبرال را نقد کرده بود.اگر سرمقاله‌های او را در مجله سوره که در دهه ۷۰ منتشر می‌شد‌، ‌مطالعه کنید باز هم ردپای همین اندیشه‌ها را می‌توانید پیدا کنید و این نشان می‌دهد او هیچ‌گاه تغییر نکرد.

آیا شهید آوینی علاوه بر امام راحل متاثر از افراد دیگری مانند دکتر شریعتی که هم متدین بود و هم روشنفکر بود؟

مواضع فکری من و سید مرتضی درباره دکتر شریعتی بسیار شبیه هم بود. به نظر من دکتر شریعتی از نظر شخصیتی، آدمی مخلص و آرمانگرا بود اما افکارش ایراداتی داشت و انتقاداتی به آنها دارم.سید مرتضی نیز چنین دیدگاهی نسبت به شریعتی داشت و هیچ‌گاه ندیدم ارادتی ویژه به دکتر شریعتی داشته باشد! در عین حال دشمنی و نفرتی هم نسبت به او نداشت. شاکله فکری شهید آوینی را تفکرات امام خمینی (ره) شکل می‌داد. همیشه به من می‌گفت کتاب مصباح‌الهدایه بهترین کتاب موجود است. مطالعه کتاب‌های امام راحل را به همه توصیه می‌کرد و معمولا شرح دعای سحر نوشته امام خمینی(ره) را به دیگران هدیه می‌داد.

نگاه عارفانه و در عین حال شاعرانه ایشان ریشه در کجا داشت؟

متاثر از نگاه امام راحل بود. شهید آوینی مقاله بلندی دارد در شرح اندیشه‌های عارفانه امام خمینی(ره). در این مقاله توضیح داده است عرفان امام با مبارزه هم‌جهت است. عرفان کلاسیک در کشور ما بخش مبارزاتی کمرنگی دارد اما امام خمینی (ره)، فقه را با عرفان و مبارزه و جهاد پیوند زده بود و عرفانی مبارزه‌خواه، حکیمانه شکل داده بود. شهید آوینی به صورت کامل تحت‌تاثیر همین عرفان امام راحل بود. سید مرتضی، عارفی هنرمند بود که همین ویژگی نثر او را بسیار زیبا و خاص کرده بود.بارها به او می‌گفتم من قبل از نوشتن وضو می‌گیرم، دعا می‌خوانم که نثرم شبیه نثر تو زیبا و شورانگیز شود اما نمی‌شود ! نثر او به حالات درونی‌اش مرتبط بود.

آیا شهید آوینی مانند بسیاری دیگر از هنرمندان متعهد کشور ما بی بدیل ماند یا کسانی هستند که راه او را ادامه می‌دهند؟

وجه تمایز شهید آوینی این بود که او هنرمندی متفکر و دینمدار و انقلابی بود.امیدوارم جریان فکری و هنری او در کشور ما استمرار پیدا کند. آدم‌ها قرار نیست شبیه هم باشند اما راه شهید آوینی باید ادامه پیدا کند. هر چند اکنون هم هنرمندان، روزنامه‌نگاران و اندیشمندانی داریم که در مسیر سید مرتضی قدم برمی‌دارند. شهید آوینی هر کاری که از دستش برمی‌آمد برای تداوم و تقویت انقلاب اسلامی انجام می‌داد. هر زمان لازم بود قلم دست می‌گرفت و هرگاه شرایط ایجاب می‌کرد فیلم تولید می‌کرد و هر زمان که لازم بود وارد حوزه روزنامه‌نگاری و نشریات مکتوب می‌شد و حتی مقاله‌های سیاسی می‌نوشت.در همه این شاخه‌ها هنرمندان و اندیشمندانی داریم که انقلاب را پیش می‌برند.معتقدم راه شهید آوینی کمابیش رهروان خوبی دارد که تلاش می‌کنند مانند او هنرمند، متفکر، انقلابی و ولایتمدار باشند.

 

 

@tamhid_ir

 

 

همچنین شاید مطالب زیر مورد پسندتان باشد...

افزودن یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + سیزده =